میلاد امام جواد علیه السلام مبارک باد
امام نهم که نامش «محمد» و کنیه اش «ابوجعفر» و لقب وی «تقی» و «جواد» است، در ماه رمضان سال 195 هـ.ق. در شهر مدینه دیده به جهان گشود. مادر او «سبیکه» نام دارد که از نظر فضایل اخلاقی در درجه ی والایی قرار داشت و برترین زنان زمان خود بود، به طوری که امام رضا (ع) از او به بانویی منزه و پاک دامن و بافضیلت یاد می کرد. روزی که پدر بزرگوارش در گذشت، او حدود هشت سال داشت و در سن 25 سالگی به شهادت رسیدو در قبرستان قریش در بغداد کنار قبر موسی بن جعفر(ع) به خاک سپرده شد.
در دهم رجب سال 195 هجرى جهان به نور قدوم امام جواد علیه السلام منور گشت. امام هشتم طبق سنت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و پدرانش در گوش راست او اذان و در گوش چپش اقامه گفت.
آن حضرت آن شب را تا به صبح در کنار گهواره فرزندش بود و با او نجوا مىکرد و اسرار الهى و علوم غیبى را به او تعلیم مىداد.
امام هشتم شیعیان، نام مولودش را به نام جدش رسول الله «محمد» گذاشت.
کنیه آن حضرت «ابوجعفر» است، و چون در نام و کنیه با پیشواى پنجم «امام محمد باقر علیه السلام» مشترک بود، نزد مورخان و محدّثان به «ابوجعفر ثانى» مشهور گشت. کنیه دیگر (و غیر مشهور) آن حضرت «ابوعلى» است که به مناسبت فرزند گرانقدرش «على النقى» بر آن حضرت گذاشته بودند.
در کتابهاى تاریخ و حدیث لقبهاى زیادى براى پیشواى نهم علیه السلام ذکر شده است، از جمله: «تقى»، «جواد»، «مرضى»، «متوکّل»، «متّقى»، «زکىّ»، «منتجب»، «مرتضى»، «قانع»، «عالم ربانى»، «رضى»، «مختار»، «صادق»، «صابر» و «فاضل» آن حضرت را «قرّة عیْن المومنین» و «غیْظ الملْحدین» و «النور الساطعْ» نیز مىگفتند.
ایشان در میان شیعیان و اهل سنت به لقب «باب المراد» مشهور بود، زیرا حاجتهاى مردم را بسیار برآورده مىساخت و کرامتهاى بىشمارى از آن حضرت دیده شده و کسى به او توسل نمىجست جز آن که او را کمک مىکرد. ولى مشهورترین لقبهاى امام نهم علیه السلام «تقى» و «جواد» است.
هر یک از این القاب براى امام علیه السلام بیانگر ویژگیهاى اخلاقى و روحى، برجستگیهاى معنوى و رفتارى و فضایل و کمالات نفسانى است که آن حضرت را از دیگران ممتاز مىساخته است. آن حضرت باتقواترین فرد اهل زمان خود بود و در جود و سخاوت نظیر نداشت. فضائل و مکارم اخلاقى امام جواد علیه السلام به گونهاى بود که همگان حتى مخالفان و دشمنان بدان اعتراف کرده و با دیدن آن خصال برجسته ناخودآگاه مجذوب آن وجود الهى شده، زبان به مدح و ستایشش مىگشودند
نظر دهید