میلاد یگانه منجی عالم بشریت حضرت امام زمان (عج)مبارک باد
مژده ای دل که شب نیمه شعبان آمد بر تن مرده و بی جان جهان جان آمد
بانگ تکبیر نگردرهمه عالم بر پاست همه گویند مگر جلوه یزدان آمد
دوازدهمین پیشواى معصوم، حضرت حجة بن الحسن المهدى، امام زمان - عجل الله تعالى فرجه - در نیمه شعبان سال 255 هجرى در شهر «سامرأ» دیده به جهان گشود. او همنام پیامبر اسلام (محمد) و هم کنیه آن حضرت (ابوالقاسم) است. ولى پیشوایان معصوم از ذکر نام اصلى او نهى فرمودهاند.
از جمله القاب آن حضرت، حجت، قائم، خلف صالح، صاحب الزمان ، بقیة الله است و مشهورترین آنها «مهدى» مىباشد.
پدرش، پیشواى یازدهم حضرت امام حسن عسکرى - علیه السلام - و مادرش، بانوى گرامى «نرجس »است که بنام «ریحانه»، «سوسن» و «صقیل» نیز از او یاد شده است. میزان فضیلت و معنویست نرجس خاتون تا آن حد، والا بود که «حکیمه» خواهر امام هادى - علیه السلام - که خود از بانوان عالیقدر خاندان امامت بود، او را سرآمد و سرور خاندان خویش، و خود را خدمتگزار او مىنامید.
سحر از دامن نرجس، برآمد نوگلى زیبا
گلى کز بوى دلجویش، جهان پیر شد برنا
به صبح نیمه شعبان تجلّى کرد خورشیدى
که از نور جبینش شد، منوّر دیده زهرا(س)
حضرت مهدى دو دوره غیبت داشت: یکى کوتاه مدّت (غیبت صغرى) و دیگرى دراز مدّت (غیبت کبرى). اولى، از هنگام تولد تا پایان دوران نیابت خاصّه ادامه داشته و دومى، با پایان دوره نخست آغاز شد و تا هنگام ظهور و قیام آن حضرت طول خواهد کشید.
تولد حضرت مهدى (ع) از دیدگاه علماى اهل سنت
اعتقاد به موضوع مهدویت اختصاص به شیعه ندارد، بلکه بر اساس روایات فراوانى که از پیامبر اکرم (ص) رسیده، علماى اهل سنت نیز این موضوع را قبول دارند. منتها آنان نوعاً تولد حضرت مهدى را انکار مىکنند و مىگویند: شخصیتى که پیامبر اسلام از قیام او (پس از غیبت) خبر داده، هنوز متولد نشده است و در آینده تولد خواهد یافت!
با این حال تعداد قابل توجهى از مورخان و محدّثان اهل سنت، تولد آن حضرت را در کتب خود ذکر کرده و آن را یک واقعیت دانستهاند. بعضى از پژوهشگران بیش از صد نفر از آنان را معرفى کردهاند.
دیدار حضرت مهدى (ع)
از آنجا که حکومت ستمگر عباسى، به منظور دستابى به فرزند امام حسن عسگری(ع) و کشتن او، خانه امام را سخت تحت کنترل و مراقبت قرار داده بود، تولد حضرت مهدى - علیه السلام - بر اساس طرح دقیق و منظمى که پیشاپیش، از سوى امام در این مورد ریخته شده بود، کاملاً به صورت مخفى و دور از چشم مردم (و حتى شیعیان) صورت گرفت.
مستندترین گزارش در این زمینه، از طرف «حکیمه» عمه حضرت عسکرى - علیه السلام - رسیده که از نزدیک شاهد تولد حضرت مهدى - علیه السلام - بوده است. اما باید توجه داشت که این پنهانکارى به آن معنا نیست که بعدها یعنى در مدت 5 - 6 سال آغاز عمر او، که امام یازدهم در حال حیات بود، کسى آن بزرگوار را ندیده بود، بلکه - چنانکه یک نمونه از آن را در زندگانى حضرت عسکرى نوشتیم - افراد خاصى از شیعیان در فرصتهاى مناسب و گوناگون به دیدار آن حضرت نائل مىشدند تا به تولد و وجود وى یقین حاصل کنند و در موقع لزوم به شیعیان دیگر اطلاع دهند.
دانشمندان ما جریان این دیدارها را به صورت گسترده گزارش کردهاند ، ولى شاید مهمترین آنها دیدار چهل تن از اصحاب امام عسکرى - علیه السلام - با آن حضرت باشد که تفصیل آن بدین قرار بوده است:
«حسن بن ایوب بن نوح» مىگوید:
ما براى پرسش درباره امام بعدى، به محضر امام عسکرى - علیه السلام - رفتیم. در مجلس آن حضرت چهل نفر حضور داشتند. عثمان بن سعید (یکى از وکلاى بعدى امام زمان) بپا خاست و عرض کرد: مىخواهم از موضوعى سؤال کنم که درباره آن از من داناترى.
امام فرمود: بنشین. عثمان با ناراحتى خواست از مجلس خارج شود. حضرت فرمود: هیچ کس از مجلس بیرون نرود. کسى بیرون نرفت و مدتى گذشت. در این هنگام، امام، عثمان را صدا کرد. او بپا خاست. حضرت فرمود: مىخواهید به شما بگویم که براى چه به اینجا آمدهاید؟ همه گفتند: بفرمایید. فرمود: براى این به اینجا آمدهاید که از حجت و امام پس از من بپرسید. گفتند: بلى. در این هنگام پسرى نورانى همچون پاره ماه که شبیهترین مردم به امام عسکرى - علیه السلام - بود، وارد مجلس شد. حضرت با اشاره به او فرمود:
«این، امام شما بعد از من و جانشین من در میان شما است. فرمان او را اطاعت کنید و پس از من اختلاف نکنید که در این صورت هلاک مىشوید و دینتان تباه مىگردد...».
سیماى حکومت مهدى در آینه قرآن
قرآن کریم در زمینه ظهور و قیام حضرت مهدى - مانند بسیارى از زمینههاى دیگر - بدون انیکه وارد جزئیات شود، به صورت کلى و اصولى بحث کرده است؛ یعین از تشکیل حکومت عدل جهانى، و پیروزى کامل و نهائى صالحان در روى زمین سخن گفته است. این گونه آیات را مفسران اسلامى، به استناد مدارک حدیثى و تفسیرى، مربوط به حضرت مهدى و ظهور و قیام او دانستهاند. ما از مجموع آیات قرآنى که دانشمندان آنها را ناظر به این موضوع دانستهاند و صراحت بیشترى دراند، جهت رعایت اختصار، سه ایه را مورد بررسى قرار مىدهیم:
1 - ولقد کتبنا فى الزّبور من بعد الذّکر أنّ الأرض یرثها عبادى الصّالحون «ما، در (کتاب) زبور پس از تورات نوشتهایم که سرانجام، زمین را بندگان صالح من به ارث خواهند برد».
در توضیح معناى این آیه یاد آورى مىکنیم که: «ذکر» در اصل به معناى هر چیزى است که مایه تذکر و یاد آورى باشد ولى در آیه یاد شده به کتاب آسمانى حضرت موسى - علیه السلام - یعنى «تورات» تفسیر گردیده است به قرینه اینکه قبل از زبور معرفى شده است.
طبق تفسیر دیگرى، «ذکر» اشاره به قرآن مجید است زیرا که در خود آیات قران این عنوان به قرآن گفته شده است: اّن هو اّلاّ ذکرٌ للعالمین (تکویر / 27) بنابراین، کلمه «من بعد» به معناى «علاوه بر» بوده و معناى آیه چنین خواهد بود: ما، علاوه بر قرآن، در زبور نوشتهایم که سرانجام، زمین را بندگان صالح من به ارث خواهند برد
مرحوم شیخ مفید در آغاز فصل مربوط به حضرت مهدى - عجل الله تعالى فرجه -، به این آیه و آیه بعدى که نقل مىکنیم، استناد کرده است.
در تفسیر این آیه از امام باقر - علیه السلام - نقل شده است که فرمود: این بندگان صالح، همان یاران مهدى در آخر الزمانند .
مفسر برجسته قرآن، مرحوم «طبرسى» در تفسیر آیه مزبور پس از نقل حدیث یاد شده مىگوید:
حدیثى که شیعه و سنى از پیامبر اسلام(ص)نقل کردهاند، بر این موضوع دلالت دارد: «اگر از عمر دنیا جز یک روز باقى نماند، خداوند آن روز را آن قدر طولانى مىگرداند تا مردى صالح از خاندان مرا بر انگیزد و او جهان را پر از عدل و داد کند همان گونه که از ظلم و جور پر شده باشد».
اشاره قرآن به پیشگویى حکومت بندگان شایسته خداوند در روى زمین در کتاب تورات و زبور، نشان مىدهد که این موضوع از چنان اهمیتى برخوردار است که در کتب آسمانى پیامبران پیشین یکى پس از دیگرى مطرح مىشده است.
جالب توجه این است که عین این موضوع در کتاب «مزامیر داود» که امروز جز کتب عهد قدیم (تورات) است و مجموعهاى از مناجاتها و نیایشها و اندرزهاى داود پیامبر - علیه السلام - است، به تعبیرهاى گوناگون به چشم مىخورد.از جمله در مزمور 37 مىخوانیم:
«... شریران منقطع میشوند، اما متوکلان به خداوند وارث زمین خواهند شد، و حال اندک است که شریر نیست مىشود که هر چند مکانش را استفسار نمایى ناپیدا خواهد بود اما متواضعان وارث زمین شده از کثرت سلامتى متلذذ خواهند شد».
همچنین در همان مزمور چنین مىخوانیم:
«... متبرکان (خداوند) وارث زمین خواهند شد، اما ملعونان وى منقطع خواهند شد».
2 - ونرید أن نمنّ على الّذین استضعفوا فى الأرض ... «وارد کردهایم که بر مستضعفان زمین نعمت بخشیم و آنان را پیشوایان و وارثان (زمین) قرار دهیم».
چنانکه در بخش «مهدى در منابع شیعه» نقل کردیم، امیر مؤمنان - علیه السلام - پس از پیشگویى بازگشت و گرایش (مردم) جهان به سوى خاندان وحى، این آیه را تلاوت فرمود.
«محمد بن جعفر»، یکى از علویان، در زمان مأمون بر ضد خلافت عباسى قیام کرد. او مىگوید: روزى شرح گرفتاریها و فشارهایى را که با آنها روبرو هستیم، براى مالک بن انس نقل کردم. او گفت: صبر کن تا تأویل آیه: ونرید أن نمنّ على الّذین... آشکار گردد.
3 - وعد الله الّذین آمنوا منکم وعملوا الصّالحات لیستخلفنّهم فى الأرض کما استخلف الّذین من قبلهم ولیمکّننّ لهم دینهم الّذى ارتضى لهم ولیبدلنّهم من بعد خوفهم أمناً یعبدوننى لایشرکون بى شیئاً....
«خداوند به کسانى از شما که ایمان آورده و اعمال صالح انام دادهاند، وعده داده است که حتماً آنان را خلیفه روى زمین خواهد کرد، همان گونه که پیشینیان را خلافت روى زمین بخشید؛ و دین و آیینى را که خود براى آنان پسندیده استقرار خواهد بخشید و بیم و ترس آنان را به ایمنى و آرامش مبدّل خواهد ساخت (آنچنانکه) مرا مىپرستند و چیزى را براى من شریک قرار نمىدهند...».
مرحوم «طبرسى» در تفسیر این آیه مىگوید:
از خاندان پیامبر روایت شده است که این آیه درباره آل محمد (ص) نازل شده است. «عیاشى» از حضرت على بن الحسین - علیه السلام - روایت کرده است که این آیه را خواند و فرمود: به خدا سوگند آنان شیعیان ما خاندان پیامبر هستند. خداوند این کار را در حق آنان به دست مردى از ما به انجا مىرساند و او مهدى این امت است. او همان کسى است که پیامبر(ص)درباره او فرمود:
«اگر از عمر دنیا جز یک روز باقى نماند، خداوند آن روز را آن قدر طولانى مىگرداند تا مردى از خاندان من حاکم جهان گردد. اسم او اسم من (محمد) است، او زمین را از عدل و داد پر مىسازد همان گونهکه از ظلم و جور پر شده باشد».
«طبرسى» مىافزاید: این معنا در تفسیر آیه مزبور از امام باقر - علیه السلام - و امام صادق - علیه السلام - نیز روایت شده است.
نظر دهید